کارکرد گفتمان مهدویت و انتظار در فرهنگ سیاسی و اجتماعی جوامع بشری
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۸۴۸۶۷
مناقشه های متعدد در جوامع مختلف نشان می دهد که همواره اردوگاه قدرت طلبی و سلطه طلبی در تقابل با اردوگاه حق و انتظار است. چشم انداز گفتمان مهدویت یعنی آینده ای از امیدآوری برای شکل گیری یک جامعه مطلوب الهی، ارزشی و برگرفته از معرفت شناسی.
خبرگزاری شبستان استان البرز؛ مهدیه دانایی: بیان مسئله موعود گرایی و مهدی باوری به عنوان فرجام شناسی تاریخ بشریت همواره مورد توجه بسیاری از ادیان غیر از دین مبین اسلام قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر این اساس، ایدئولوژی تنها محوریت مسئله مهدویت نیست، بلکه بسیاری از مکاتب و نظریه پردازان اعم از افلاطون، ارسطو، هانتینگتون، ابن خلدون، آلوین تافلر، مارکس، مارکوزه و وبر در جریان طرح های نظریه بر یک مطلب به صورت کلی تأکید دارند و آن حاکمیت قشر کارگر که از منظر اسلام و مهدویت همان جامعه مستضعفان است دلالت دارد.
امیدواری به تحقق حاکمیت عدالت و قسط پس از نابودی حاکمیت سرمایه داری یگانه مطلبی است که در جریان کارکرد مهدویت از دیدگاه نویسندگان لیبرالیست همانند فوکویاما که در کتاب پایان تاریخ به آن اشاره می کند دیده می شود. به واقع تغییر حکومت های جهان از یک حکومت سرمایه داری به شکل یک امت واحده با رهبری یگانه دیده می شود.
کارکرد گفتمان مهدویت در گام نخست
امید و انتظار نخستین کارکرد گفتمان مهدویت است. اگر امید و نشاط نباشد، جامعه دچار یأس و ناامیدی می شود، شور و نشاط عمقی که برگرفته از معرفتی انسانی است مسئله ای است که در جریان مهدویت معنا پیدا می کند. تحرک بخشی جامعه بشری به واسطه انتظار برای موعود زمینه تقویت و درک جوامع نسبت به یکدیگر است و در این مسیر و نگاه متعالی آنچه مسلم است ظهور ارزش های دینی و ایمانی و اخلاقی است. اینکه منتظران افراد هوسباز، دروغگو، منافق و تزویرگر نمی توانند باشند چرا که قانون انتظار بر عدالت خواهی و حق خواهی است.
الگوی فرهنگی و سبک زندگی نظام جهانی مبتنی بر تفکر موعودگرایی و مهدوی باوری همواره خط مشی مدعیان دروغین مهدویت را از مهدی باوران حق طلب و آزادی خواه جدا کرده است. اینکه التزام و باور به شرایع ارزشی مبتنی بر حقیقت ذات وجودی و الهی انسان است و خارج از آن معنا پیدا نمی کند.
مناقشه های متعدد در جوامع مختلف نشان می دهد که همواره اردوگاه قدرت طلبی و سلطه طلبی در تقابل با اردوگاه حق و انتظار است. چشم انداز گفتمان مهدویت یعنی آینده ای از امیدآوری برای شکل گیری یک جامعه مطلوب الهی، ارزشی و برگرفته از معرفت شناسی.
موعودگرایی و گفتمان مهدویت در جریان های سیاسی ایران
گذر تاریخ ایران همواره نشان داده است که موضوع مهدویت و انتظار در قالب های مختلف اعم از صوفی گرایی و عرفان های دینی ظهور داشته است. در این میان عناصر انگلیسی با خدعه و نیرنگ جریان های عرفان های نوظهور، جریان بهاییت و ... را زمینه سازی کردند ولی آفتاب روشن و بی بدیل مهدویت آنچنان است که هر نقطه سیاهی را به خوبی نشان می دهد و عمری چندان بلند نخواهد داشت. همچنین پس از شکل گیری انقلاب اسلامی که مبنا و زمینه اصلی آن تحقق گفتمان مهدویت و انتظار بود نیز اساس و بنیان کارکرد مهدویت را در جامعه بشری دوچندان کرد. آنچنان که دعای فرج یکی از سازه های پایانی سخنان دولت مردان بوده است.
جریان سازی مهدویت در ایران را از چند شاخصه می توان مورد توجه قرار داد:
نخست آنکه توجه بخشی به دولت ظهور در مقابل دولت های لیبرالیستی. آن طور که همواره توجه به تأیید امام مهدی(عج) در متن جریان های اجرایی دولت مانند انتخابات قرار می گیرد.
دوم آنکه، جریان سازی مهدویت به عنوان یک فرهنگ در ابعاد بین المللی که سرود سلام فرمانده شاخص این ادعا است. کاربرد جهانی و ظلم ستیز جریان مهدویت ایران به سردمداری شهید حاج قاسم سلیمانی در جریان مقابله با نیروهای تکفیری نمونه دیگر ابعاد فرهنگی این جریان سازی هدفمند ارزشی با محوریت مهدویت و انتظار است.
سومین رویکرد مقابله با جریان های نوظهور و مدعیان دروغین مهدویت است که در قالب مأموریت بنیادهای مهدویت در تمامی کشور با حضور کارشناسان آگاه و متبحر دین شناس برداشته شد. همچنین جریانی از همایش بین المللی دکتران مهدویت را رشد و تقویت کرد.
بهره مندی از نمادهای مهدویت با نگاه به مساجد
مسجد مقدس جمکران در شهر قم یک نماد مهم و برجسته از مهدویت است که هرساله شاهد گردهم آیی میلیون ها زائر و منتظر از جای جای دنیا است. منتظرانی که این مسجد را نمادی از ظهور می دانند و چشم انتظاری خویش را در ابعاد وسیع بیابان های اطراف مسجد جمکران و کوه خضر (ع) عمق معنا می دهند.
نکته پایانی آنکه در عصر انتظار ما منتظران موعود باید هوشیارانه خود را برای دولت ظهور از ابعاد مختلف آماده سازیم. آگاه باشیم که گرفتار فرجام خونین و تاریک بنیادگرایان آخرالزمانی های صهیونیسم نیافتیم. گرفتار آنانی که مبتنی بر تفسیر جدید از کتاب مکاشفات یوحنای عهد جدید سعی دارند تا پایانی هولناک برای جهان رقم زنند. منتظران حقیقی امام مهدی(عج) با افکاری سنجیده و آگاه مند همواره کنش ها و اظهار نظرهای خود را در ابعاد خرد و کلان اجتماعی از بستر خانواده تا ابعاد بین المللی آن در نظر می گیرند. آنان برای تحقق ظهور منجی بشریت کارکرد گفتمان مهدویت را به عالی ترین معنا درک می کنند.
پایان پیام/301
منبع: شبستان
کلیدواژه: مهدویت و انتظار بین المللی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۸۴۸۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
پژوهشگر جریانهای اسلامی میگوید مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
اصطلاح "حشاشین" مربوط به ترور فرماندهان صلیبی استوی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
انتهایپیام/